"طیب نیا" وزیر اقتصاد و دارائی و "سیف" رئیس کل بانک مرکزی در اولین امتحان "صداقت" در اقتصاد نمره 20 گرفته اند، چرا؟
برای اینکه با قبول اینکه نرخ دلار آزاد حدود (3200 -3400) است و اعلام این واقعیت نشان دادند که - فعلاً - حاضر نیستند، به مردم، دروغ بگویند!
****
نظریه:
1- قیمت دلار و ارزهای خارجی تا بوده همان بوده که در بازار آزاد معامله می شده، هر دولتمردی خلاف این را ادعا کرد، فقط "دروغ" می گوید.
2- ماهیت قیمت فعلی در بازار یک ویژه گی بارز دارد که بهتر است فعالین اقتصادی به آن توجه نمایند!
«اینکه با "حجم معاملات" و "عرضه و تقاضای" به شدت محدود شده در اثر "رکود تورمی" قیمت بالا شکل گرفته است. (معنی و مفهوم ساده این که قیمت با دامنۀ (3000 - 3500) تومان، قیمت "کف" و قیمت در "حداقلِ ممکنِ" معاملات است.) درصورت تغییر در هریک از مولفه های "رکود تورمی" این مبنای قیمت به سمت بالاتر رفتن میل خواهد کرد.»
3- «هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد!» یعنی اینکه:
3-1- کسانی که تعیین قیمت ارزانتر برای دلار را درخواست دارند، از حق بهره برداری "رانتی" در سالهای گذشته که در شرایط حاضر از آنها دریغ می شود، دفاع می کنند.
3-2- کسانی که دفاع از دلار به قیمت امروز را وظیفۀ دولت یازدهم می دانند، با نیت و یا بدون نیت - خوب یا بد - می خواهند چرخ اقتصاد ایران را متوقف نگهدارند.
3-3- کسانی که از دلار با قیمت حدود 4500 تومان دفاع می کنند- مدیران بانکهای خصوصی و از جمله "عبده تبریزی" - خواهان حرکت چرخ های اقتصاد بر سیاق دولت "احمدی نژاد" و مبارزه با تورم و "رونق خلق پول" در عرصه های وارداتی هستند. (خروج از رکود اقتصادی برای این دوستان به شدت ضرر دارد و اصلاً مطلوب نیست.)
3-4 کسانی که از دلار با قیمت حدود 7000 تومان دفاع می کنند. خواهان بازگشت به سالهای 82-86 هستند و این جماعت اصولاً باید متقاضی "تعامل و یا حتی عقب نشینی" برای رفع تحریم ها و بازگشت به دوران سالهای 84 نیز باشند.
3-5 من از دلار با قیمت 10000 تومان دفاع می کنم. برای اینکه:
3-5-1- واردات به قصدِ سودآوری را به سمت صفر میل می دهد.
3-5-2- تمامی نیروها را برای "تولیدِ کالا و خدمات" در ایران متمرکز می کند.(سرمایه گذاران خارجی را هم گرد "شیرینی" می کشاند.) - مگر نه این است که آخرین سرمایه دار مالی دنیا را می توان با طنابی - که به قیمت خوب - ازش خریده شده، دار زد؟ -
3-5-3- اگر دلار 10000 تومان باشد، تنها جریان نقدینگی زنده، بر صادرات کالا و خدمات تولید داخل و پرداخت های اجباریِ حقوق و دستمزد منحصر خواهد شد.(بعد از مدتی عدم تعادل در توزیع نقدینگی، حداقل 4 سال گذشته، به سمت تعادل میل می کند و این فرصت ایجاد می شود که بر "توطئه و مین گذاری" نقدینگیِ دست ساز پایان داد.
3-5-4- رفع تحریم ها حتی در صورت حصول توافق با جامعه بین الملل و اثبات صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای ایران با سرعت اتفاق نخواهد افتاد و بعلاوه باید از ایجاد فرصتی که تولید داخلی بتواند برای حداقل مدتی کودتاه - پس از سالهای متمادی که با دادن سوبسید دولتی ایرانی به تولید کنندگان خارجی، سرکوب شده است - نفسی همراه با حمایت دولتی تازه نماید، حمایت کرد! و...
تبصره 1- تا وقتی با دولتی روبرو هستیم که حاضر نیست واقعیت های اقتصادی را -همانطور که هست - بپذیرد و کالاها و خدمات تولید شده توسط شهروندان را جزئی از تولید جهانی کالا و خدمات در بازار جهانی - همان بازار که قیمت نفت و گاز و طلا را معین می کند - نداند! برای بدست آوردن "دولت ملی" کار اضافی خواهیم داشت.
تبصره 2- همانطور که در اول بحث اشاره شد، قیمت واقعی ارز همان است که در بازار آزاد معامله می شود و تنظیم بازار مطابق هر یک از سلایق بالا -صرفاً - معنی جهت گیری دارد و نرخ ارزی که با "دستور" تعیین شده باشد، با "دستور" دیگری نقض خواهد شد.
تذکار آخر: با برخوردهایی که در میان دوستان - بخصوص دوستان اقتصاددان و اقتصاد خوانده با دیدگاههای اقتصادی "انتقادی" می شود. (سکوتِ همراه با وحشتِ متصل به کاسبی های قبلی) این نوشته را نوشتم که "تلنگری" باشد بر "بی انگیزه گی" شهروندان نسبت به اقتصاد و فرصتی ایجاد بشود تا ببینم امکان شکستن "سکوتِ" در مقابل ترویجِ بی اطلاع نگهداشتن شهروندان نسبت به موضوعات اقتصادی، وجود دارد یا نه؟
شهریور 92
نقل از صفحۀ فیس بوک "احمد سخایی"
No comments:
Post a Comment